برخی از واژه ها خارجی در فارسی...
در زبان فارسی در واژهها عبارتی از یک زبان بیگانه قرار دارد و شکل دگرگون شدهی آن وارد زبان عامهی ما شده است؟
به نمونههای زیر توجه کنید:
زِپرتی:
واژهی روسی Zeperti به معنی زندانی است و استفاده از آن یادگار زمان قزاقهای روسی در ایران است در آن دوران هرگاه سربازی به زندان میافتاد دیگران میگفتند یارو زپرتی شد و این واژه کم کم این معنی را به خود گرفت که کار و بار کسی خراب شده و اوضاعش دیگر به هم ریخته است.
هشلهف:
مردم برای بیان این نظر که واگفت (تلفظ) برخی از واژهها یا عبارات از یک زبان بیگانه تا چه اندازه میتواند نازیبا و نچسب باشد، جملهی انگلیسی I shall have (به معنی من خواهم داشت) را به مسخره هشلهف خواندهاند تا بگویند ببینید واگویی این عبارت چقدر نامطبوع است! و اکنون دیگر این واژهی مسخرهآمیز را برای هر واژهی عبارت نچسب و نامفهوم دیگر نیز (چه فارسی و چه بیگانه) به کار میبرند.
چُسان فُسان:
از واژهی روسی Cossani Fossani به معنی آرایش شده و شیک پوشیده گرفته شده است.
شِر و وِر:
از واژهی فرانسوی Charivari به معنی همهمه، هیاهو و سرو صدا گرفته شده است.
فاستونی:
پارچه ای است که نخستین بار در شهر باستون Boston در امریکا بافته شده است و بوستونی میگفتهاند.
اسکناس:
از واژهی روسی Assignatsia که خود از واژهی فرانسوی Assignat به معنی برگهی دارای ضمانت گرفته شده است.
فکسنی:
از واژهی روسی Fkussni به معنی بامزه گرفته شده است و به کنایه و واژگونه به معنی بیخود و مزخرف به کار برده شده است.
نخاله:
یادگار سربازخانههای قزاقهای روسی در ایران است که به زبان روسی به آدم بیادب و گستاخ Nakhal میگفتند و مردم از آن برای اشاره به چیز اسقاط و به درد نخور هم استفاده کردهاند.
شنبه 25 دی 1389 - 11:11:10 AM