×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

عصراون روز

هرچه دارم ازشهداست

شهدا اسطوره هاى داستان زندگى من

اصلانمیتونم�درک کنم که چطوری میشه از همه چی گذشت حتی از ساده ترین چیزها مثل خوابیدن بعدازظهرهازیربادکولریالبخندنازیه کودک رو یا ... چطوری میشه بااشتیاق به سفری رفت که بجز سختی ورنج چیزه دیگه ای منتظرت نیست چطور میشه با همه ی زبیایی های زندگی به راحتی وداع گفت باور کن که من از یه افسانه صحبت نمیکنم باور کن که اینها شعار نیست�این نوشته ،ذره ای ازسناریوی حماسه�ی بینهایت بزرگ�استوره هایی است که فقط چندسال پیش دست به کاری زدندکارستان باور کن اونروزاهم زندگی قشنگ و رنگی بود اصلا میدونی چیه ازبس فیلمهای اونروزارو سیاه وسفید دیدیم بعضی وقتها فکر میکنیم نکونه زندگیشون سیاه وسفید بوده که به این راحتی ازش دل کندن ع-ك من که عاشقشون شدم قول میدم اگه توام یکمی فکرکنی حال منوپیدا میکنی
چهارشنبه 24 آذر 1389 - 3:59:04 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://www.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 26 آذر 1389   2:01:38 PM

آن شب که بوی زلف تو با بوسه نسیم

مستانه سر به سینه مهتاب می گذاشت ...

با خنده ای که روی لبت رنگ می نهفت

چشم تو زیر سایه مژگان چه ناز داشت...

در باغ دل شکفت گل تازه امید...

کز چشمه نگاه تو باران مهر ریخت

پیچید بوی زلف تو در باغ جان من

پروانه شد خیالم و با بوی گل گریخت ...

آخرین مطالب


از همتون ممنونم


بابام براى هميشه از پيشم رفت


ازدواج خوبه یا نه ؟


خیلی دوست دارم جواب بدین


توفقط بگو نمیری


من هنوز چیزی نگفتم


نظرتون درباره موسیقی در ایران چیست ؟


دروغ چرا ؟


سلام وتشکر از دوستان


باور نميكنيد ولى اين خود واقعيت است


نمایش سایر مطالب قبلی

پیوند های وبلاگ

آمار وبلاگ

275521 بازدید

7 بازدید امروز

31 بازدید دیروز

969 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements